موقت: کمک!

واقعا بین یه عالمه ایده برای پست نوشتن گیر کردم؛ چالشی چیزی برای شروع نوشتنم پیشنهاد میکنید؟ 

+یک عدد بلاگر گیج شده '-'

  • Yukayo ツ
  • يكشنبه ۱۷ اسفند ۹۹

#2

 

خیلی فکر کردم ولی نمیدونم که به عنوان اولین پست و اولین برگشتنم بعد از مدت ها چی باید بنویسم. و میخوام صادق باشم؛ اصلا فکر نمی کردم که دوباره یوکایو بیاد توی بیان. یوکایو، یکی از قشنگترین بعدهای زندگیم بود، یعنی هروقت یادش میوفتادم یاد روزای خوبی میوفتادم که با دوستام میگذروندم یا پستای قشنگی که میذاشتن و ارتباطم با بعضیاشون که حتی رفت تو تلگرام و.. و یکم مسخرس اگه بگم الان ارتباطم با همشون قطع شده؟ 

اگه بخواین درمورد من بدونین اینه که ی هفته ای میشه که فهمیدم باید به بیان برگردم، فهیمیدم که اینستاگرام هیچوقت حس همون بیانو برام نداره و فهمیدم که بیان وقتی کوچیکتر بودم پیشم بود، حالا چرا من پیشش برنگردم؟ تو این دوسال، بزرگتر شدم، پخته تر شدم و انیمه های بیشتری دیدم، آرمی شدم و دیدم ی چیزی تو زندگیم کمه.

بیان.

پس من الان اینجام بیان. یوکایوت برگشته، یادته صدام میکردن یوکا؟ یادته چقدر خندیدم؟ یادته چقدر دوست پیدا کردم و یادته چقدر دوستت داشتم؟ حالا دوباره اینجام و میخوام بلاگرت بشم، میخوام دوباره خاطره بسازم و میخوام دوباره شروع کنم، نمیدونم چجوری ولی دوست دارم زودتر شروع کنم، نمیدونم چه پستی بذارم، درمورد زندگی خودم؟ درمورد چی؟ واقعا یادم نیست اون موقع ها ایده پست گذاشتن از کجا میاوردم، شایدم باید یخم آب شه تا آروم آروم مغز بیانیم کار بیوفته، درهرصورت؛ خیلی وقت نیست اومدم، ولی خیلی وقت بود که اینجا بودم. یعنی اگه وبمو ول نمیکردم شاید یکی از قدیمیای اینجا بودم، ولی ولش کردم و به خودم اومدم دیدم که دارم پستای بیانیارو میخونم، بعضی وقتا حتی براتون پیام ناشناس دادم. خوب... بشینین درمورد خودتون بگین، میخوام بیشتر درموردتون بدونم، خیلیاتون جدیدید و دوست دارم بدونم علایقتون چیه، چی رو دوست دارید و ندارید. 

دوست دارم آروم آروم بیام تو بیان، شروع کنیم؟

:)

  • Yukayo ツ
  • دوشنبه ۲۰ بهمن ۹۹

+دوباره امتحان میکنیم... #1 (بازنویسی) (بدون درست کردن صفحه چت و افشای راز ها)

بهم بگین یوکایو، یکی از تنها شنونده های روی زمین، با یه قلم توی دستش و لبخندی روی لباش "-"..

و... آره.. وب داشتم، هنوز هم دارم، بهم اعتماد نکنین، وابسته نشین چون ممکنه یهو همه چیز تغییر کنه و هوم.. تغییرات که خبر نمیکنه؟

راستش نمیدونم چرا وبلاگ زدم، اونم با اینکه یکی داشتم، شاید به خاطر آشنا شدن با آدمای جدید بود، شاید به خاطر راحت نوشتن بود، شاید واسه نزدیک شدن به آدمایی بود که میشناسمشون و باهاشون صمیمی نیستم. درهرصورت، خوشحال میشم اگه.. اگه زودتر باهاتون آشنا شم(=

بهترین معرفی که میتونستم بدم نبود؟ مهم نیست ((:

 

نویسنده..

اوتاکو..

و آرمی... 

:))

  • Yukayo ツ
  • يكشنبه ۱۹ بهمن ۹۹

#1

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • Yukayo ツ
  • يكشنبه ۱۹ بهمن ۹۹
نویسندگان